آیا به دنبال این هستید که یک کسب و کار جدید را آغاز نمائید؛ اما نمیدانید باید از کجا شروع کنید؟ شاید میخواهید کسب و کار کنونی خود را بهبود بخشید؛ اما گستردگی و تنوع استراتژیهای کسب و کار شما را گیج کردهاند! تکنیک طراحی بوم کسب و کار، همانند فانوسی راه شما را روشن خواهد کرد. بوم کسب و کار دقیقا مثل نقشه عمل میکند و شما با پیش بردن کسب و کار خود بر اساس آن، میتوانید به بهترین نتیجه دست پیدا کنید. در این مقاله، به بررسی صفر تا صد بوم کسب و کار خواهیم پرداخت و تمامی بخشهای آن را برای شما باز میکنیم. در انتها، نمونههای مختلف بوم کسب و کار را مورد بررسی قرار میدهیم تا شما نیز بتوانید BMS کسب و کار خود را طراحی نمائید!
بررسی کامل بوم کسب و کار
Business Model Canvas یا BMC، مجموعهای از برنامهریزیها است که به شما کمک میکند تا کسب و کار خود را به موفقیتآمیزترین شکل ممکن، پیادهسازی کنید. هر آنچه که شما در طول مسیر کسب و کار خود به آن احتیاج داشته باشید همچون شناخت منبع درآمد و مشتریان هدف، در بوم کسب و کار مشخص میشود. هدف از طراحی و ایجاد بوم کسب و کار، این است که شما در نهایت به این نتیجه برسید قرار است از چه طریقی درآمدزایی داشته باشید. اگر نیاز دارید تا به تجسمی دقیق و واضح از ایده تجارت خود برسید، بوم کسب و کار به شما کمک خواهد کرد.
بخشهای مختلف بوم کسب و کار کداماند؟
برای اینکه بتوانید درک بهتری از بوم کسب و کار داشته باشید، بهتر است در ابتدا با بخشهای مختلف آن آشنایی لازم را پیدا کنید. این امر باعث میشود تا بتوانید یک کانواس مناسب را برای پیشه خود طراحی و تنظیم کنید. در این قسمت، کاربرد هر یک از بخشهای این کانواس را بررسی کردهایم.
تاکنون، متوجه شدیم که بوم کسب و کار، یک ابزار بصری و گرافیکی است که مدل کسب و کار شما را با استفاده از عناصر دیداری، به تصویر میکشد. در نهایت، شما میتوانید به کمک کانواس اختصاصی تجارتتان، مدل کسب و کار خود را بر روی یک تکه کاغذ پیادهسازی کنید. بخشهای اصلی که در بوم کسب و کار وجود دارند، شامل سه بخش زیر هستند:
- کسب و کار
- مشتری
- ارزشآفرینی
در ادامه، به بررسی دقیقتر هر یک از این موارد خواهیم پرداخت.
کسب و کار
تمامی عوامل این بخش، در سمت چپ قرار میگیرند. محتوای بخش کسب و کار حول محور دغدغهها و موضوعاتی میچرخد که مربوط به فضای داخلی کار هستند. زیرمجموعههای بخش اول شامل موارد زیر هستند:
- همکاران کلیدی
- فعالیتهای کلیدی
- منابع کلیدی
- ساختار هزینهها
مشتری
بخش مشتری، در سمت راست بوم قرار میگیرد و محتوای آن شامل تمامی موضوعاتی است که با مشتریان ارتباط دارد، از جمله؛ پرسشها، بحثها و تعاملات کسب و کار با مشتری. در نهایت، بخشهای زیرمجموعه این قسمت به شرح زیر هستند:
- ارتباط با مشتریان
- بخشبندی مشتریان
- کانالها
- جریان درآمدی تجارت مورد نظر
ارزشآفرینی
این بخش معمولا در مرکز کانواس قرار میگیرد. فرقی نمیکند که قرار است در رابطه با ارزش خود کسب و کار یا خدمات و محصولات صحبت کنید؛ تمامی اصول ارزشآفرینی تجارت شما باید در این بخش نوشته شوند. با توجه به اینکه تبادل ارزش بین مشتری و کسب و کار، تاثیر مستقیمی بر ارزش پیشنهادی بوم کسب و کار دارد، برای مشخص نمودن این دو مورد نیز بخشهایی در پایین کانواس در نظر گرفته شده است.
بررسی اجزای اصلی بوم کسب و کار
بوم کسب و کار از 9 بخش اصلی تشکیل شده است که، زیرشاخه سه قسمت ذکر شده در بالا قرار میگیرند:
- تقسیمبندی مشتریان هدف
- تعامل و ارتباط با مشتریان
- گزاره ارزشهای پیشنهادی
- کانالها
- فعالیتهای کلیدی
- منابع کلیدی
- شریکهای کلیدی
- ساختار هزینهها
- جریان درآمد
تاکنون، مراحل و بخشهای کلی یک کانواس کسب و کار را مطالعه و درک کردید. الان زمان آن فرا رسیده است که رسما وارد جزئیات بوم بیزینس شویم. برای اینکه بتوانید یک بوم بیزینس دقیق را طراحی کنید، نیاز است تا تمامی این قدمها را درک کنید و اطلاعات خود را در زمینه آنها تکمیل نمائید. در هر یک از بخشها، برخی سوالات مطرح میشوند که نتیجه پاسخدهی به آنها، به فرم تکمیل شده بوم کسب و کار شما مبدل خواهد شد.
تقسیمبندی مشتریان هدف(Customer Segments)
در این قسمت از کانواس، موظف هستید تا دستهبندی مشتریانی که قرار است به آنها خدماترسانی کنید یا مشتریانی که قرار است بعدا مورد هدف شما قرار بگیرند را مشخص نمائید. شما باید مشتریان خود را بر اساس جنسیت، سن، موقعیت مکانی، رفتار، عقیده، علاقمندیها و دیگر شباهتهایی که ممکن است داشته باشند، به دستههای متفاوتی تقسیمبندی کنید. هدف از اینکار، طراحی کردن راهحلهای مختلفی است که نیازهای آنها را به بهترین شکل برطرف کند.
پس از اینکه این تقسیمبندی را انجام دادید و آن را به اتمام رساندید، میتوانید انتخاب کنید که قصد دارید به کدام دسته از افراد خدمترسانی کنید و باید چه کسانی را نادیده بگیرید. پس از این مرحله نیز، میتوانید برای مخاطبین هدف خود “پرسونا” تعریف کنید. پرسونا شامل انگیزهها، مشکلات و ماهیت مشتریان شما است که بررسی و ایجاد آن، به شما کمک میکند تا مخاطبین خود و نیازهای آنها را بهتر بشناسید. اهمیت این نکته، زمانی برای کسب و کارها قابل درک است که بدانند وظیفه آنها نه تنها درآمدزایی، بلکه ارائه برترین خدمات به مشتریانشان است!
تعامل و ارتباط با مشتریان(Customer Relationships)
در بخش دوم از بوم کسب و کار، موظف هستید تا مشخص کنید که قرار است با هر گروه از مشتریان خود، چگونه ارتباط برقرار کنید. البته، 3 مورد اصلی نیز در این بخش وجود دارد که پاسخدهی به آنها، سبب میشود تا مشتریانی وفادار و دائمی جذب کنید و روند افزایش مشتریانتان همیشه به صورت صعودی باشد.
- چگونه مشتریان تازه جذب کنیم؟
- چطور مشتریان کنونی را حفظ کنیم؟
- به چه صورت مشتریان خود را افزایش دهیم؟
شیوهای که مشتریان قرار است تا از وجود شما مطلع شوند و تصمیم بگیرند که اولین خرید خود را از کسب و کارتان انجام دهند، پاسخ سوال اول خواهد بود. برای مثال؛ شما میتوانید از طریق تبلیغات گوگل یا استراتژیهای مختلف بازاریابی اینکار را انجام دهید. البته، شیوه انجام تبلیغات و بازاریابی برای هر تجارت متفاوت است و شما باید ببینید که بیشتر مشتریان بالقوه شما، از چه پلتفرمهایی استفاده میکنند تا تبلیغات شما بهترین بازده را داشته باشد.
به عنوان پاسخ سوال دوم، میتوان گفت که سرویسدهی به بهترین شکل مشتریان را برای طولانی مدت حفظ خواهد کرد؛ البته شناخت کافی شما نسبت به ماهیت و پرسونای آنها نیز بیتاثیر نخواهد بود. در پاسخ به آخرین مسئله در این بخش، اینکه چطور میتوانید مشتریان بیشتری را جذب کنید، کمی به پاسخ سوال اول نیز برمیگردد. موفقیت در این مرحله نیز، از طریق تبلیغات بیشتر صورت خواهد گرفت. برای مثال؛ میتوانید ماهیانه از پنل پیامکی استفاده کنید و جدیدترین محصولات و تخفیفات خود را، به بازه بیشتری از مخاطبین هدف معرفی کنید.
گزاره ارزشهای پیشنهادی(Value Proposition)
این بخش، ارزشهایی را مشخص میکند که شما برای مشتریان خود قائل هستید. این نکته که به کدام نیازها و مشکلات مشتریان خود رسیدگی میکنید، همه و همه در بخش گزاره ارزشها قرار میگیرند. به بیانی بهتر، وقتی به این مورد میرسید به شما پیشنهاد میکنیم که از خودتان بپرسید، برای چه مشتریان و مردم از ما خرید میکنند؟ ما چه چیزی را ارائه میدهیم که آنها میخواهند؟ ممکن است برخی از دلایلی که مشتریان از شما خرید میکنند، جزو موارد زیر باشند:
- عملکرد چشمگیر و فوقالعاده کسب و کار
- نوآوری و تازگی
- مورد علاقه و پسند مشتری بودن
- برندسازی قوی و اعتبار بالا
- طراحی ویژه
- قیمت مناسب
- مقرون به صرفه بودن
- ریسک پایین
میتوانیم تقریبا بگوئیم که این بخش، از مهمترین قسمتها در یک بوم کسب و کار محسوب میشود. گزاره ارزشهای پیشنهادی، شامل راهحلها، محصولات و خدماتی است که مشکلات بخش مشتریان را رفع میکند. همچنین، میتوان به این مورد به چشم یک راه حل نه، بلکه یک ارزش افزوده به نیازهای مشتری نگاه کرد. برای اینکه بتوانید در این بخش از بوم کسب و کار خود به موفقیت برسید، ارزشهای پیشنهادی شما به مشتریان باید دارای ویژگیهای منحصر به فردی باشند و نسبت به رقیبان شما، از امتیازاتی برخوردار باشند.
برای مثال؛ اگر قرار است تا محصولی جدید را وارد بازار کنید، به شما پیشنهاد میکنیم در طراحی و تولید آن نهایت خلاقیت را به خرج دهید. همچنین، اگر قرار است تا محصولی را به بازار وارد نمائید که از قبل توسط کسب و کار دیگری ارائه شده است، باید از امکانات و ویژگیهای تازهای برخوردار باشد. ارزشهای پیشنهادی که شما به مشتریان خود ارائه میکنید، میتوانند از لحاظ کمی یا کیفی برتری داشته باشند. به طور مثال؛ دارای سرعت بالاتر و قیمت مناسبتری باشند یا تجربه کاربری بهتری را به مشتریان ارائه دهند.
کانالها(Channels)
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که قرار است خدمات و محصولات کسب و کارتان را، از چه روشی به مشتریان ارائه نمائید؟ اگر پاسخ شما خیر است، کانالها در بخش بوم کسب و کار به کمک شما خواهند آمد! برای اینکه بتوانید پاسخ سوال خود را بهتر بیابید، باید این سوال را مطرح کنید که، مشتریان چگونه میتوانند به کسب و کار ما دسترسی یابند؟ شما چگونه میتوانید با مشتریان خود ارتباط و تعامل داشته باشید؟ برای انجام اینکار، دو روش وجود دارد. شما میتوانید به صورت مستقیم با مشتریان ارتباط بگیرید، یا اینکار را از طریق شریک و واسطه انجام دهید.
نمونه برخی از کانالهای ارتباطی، شامل: وبسایت، فروشگاهها یا فروشندگان مستقل هستند. این سه مورد، کانالهای شخصی و اختصاصی کسب و کار شما را تشکیل میدهند. کانالهای شراکتی و واسطهگرایانه نیز عموما جزو موارد زیر قرار میگیرند:
- همکاری با عمدهفروشیها
- شرکتهای وابسته و غیرمتمرکز
- گوگل ادسنس
- نمایندگیهای فروش
- فعالان حوزه افیلیت مارکتینگ
- وبسایتهای همکاران شما
- فروش از راه توزیع محصولات
- خردهفروشیها
در نتیجه، بخش کانال در بوم کسب و کار به شرح شیوه برقراری ارتباط شرکت شما با مشتریان میپردازد. با توضیح این روش، شما متوجه خواهید شد که چه مسیری برای کانکت شدن شما با مشتریانتان مناسبتر خواهد بود. مزیتی که کانالهای ارتباطی دارند، در ایجاد آگاهی درباره خدمات، محصولات و همچنین ارزشهای پیشنهادی شما برای مشتریانتان خلاصه میشوند. کانالها میتوانند راه خرید محصولات، بهرهگیری از خدمات و پشتیبانی پس از فروش شما را به افراد نشان دهند.
فعالیتهای کلیدی(Key Activities)
این دسته از فعالیتها، به شما کمک میکنند تا مدل کسب و کار خود را عملی کنید. در حقیقت، فعالیتهای کلیدی مجموعهای از مهمترین کارهای استراتژیک هستند که شما را در مسیر یک تجارت موفق راهنمایی میکنند. این فعالیتها، باید مستقیما با گزاره ارزشهای پیشنهادی شما به مشتری در ارتباط باشند. در صورتی که فعالیتهای کلیدیتان با ارزشهای پیشنهادی مشتریان در تداخل باشد، مشکلی بزرگ در این میان به وجود خواهد آمد؛ زیرا این امر نشان دهنده آن است که کارهایی که شما در طول تجارت خود تمایل به انجام آنها دارید و برایتان از بالاترین ارزشها برخوردار هستند، هیچگونه اعتباری نزد مشتریانتان ندارند!
از نگاه دیگر، فعالیتهای کلیدی شامل وظایفی میشوند که شما باید جهت رسیدن به هدف و چشمانداز کسب و کار خود انجام دهید. در بخش فعالیتهای کلیدی، باید تمامی فعالیتهای مورد نیاز جهت نتیجهگیری در کارتان را بنویسید. البته، توجه داشته باشید که فعالیتهای کلیدی شما باید بر 3 موضوع مهم یعنی ارزشهای پیشنهادی، تقسیمبندی و گروههای مشتریان و حفظ ارتباط با مشتریان متمرکز شوند. به صورت کلی، فعالیتهای کلیدی در 3 دسته متمایز تولید، حل مسئله و شبکه قرار میگیرند.
منابع کلیدی(Key Resources)
بلوک ساختاری ششم، به بررسی مهمترین داراییهای شما در استراتژی انتخابی میپردازد. شما برای عملکرد موفقیتآمیز مدل کسب و کاری مورد نظر خود، علاوه بر فعالیتها به منابع کلیدی نیز احتیاج خواهید داشت. بنابراین، سعی کنید تا در این بخش از بوم کسب و کار، فهرستی از منابع اصلی و مورد نیاز خود را تهیه کنید. منابع کلیدی که برای رسیدن به موفقیت آنها را لازم دارید، از انواع مختلفی برخوردار هستند؛ اما ما در این بخش، 5 مورد کلی را برای شما بازنویسی کردهایم:
منابع انسانی: این مورد شامل نیروها، کارمندان و کارکنان بخشهای مختلف کسب و کار شما میشود. گاها افرادی که با شما در راستای رسیدن به اهداف سازمانیتان همکاری میکنند بیشترین اهمیت را دارند. علی الخصوص این نکته، در صنایع خلاقانه و دانشبنیان بسیار صادق است. بنابراین، سعی کنید تا با در نظر گیری شرایطتان، بهترین گزینهها را برای ادامه همکاری برگزینید.
مالی: منابع مالی شما عموما شامل؛ حداکثر سرمایه و اعتبار در دسترس و مانده حساب هستند. دارایی شما میتواند به صورت نقدی یا اعتباری باشد.
معنوی: بررسی برندها و اختراعات ثبت شده، رعایت حق کپی رایت و آی پی، جزو منابع معنوی شما خواهند بود.
دانشی و علمی: برای اینکه بتوانید در تجارت نوپای خود موفق شوید، باید بانک اطلاعاتی را در رابطه با مشتریان خود تشکیل دهید. همچنین، باید از دانش تخصصی و کاربردی حرفه خود آگاهی کافی داشته باشید.
فیزیکی: مورد آخر، برای هر کسب و کار متفاوت است. برای مثال؛ افرادی که در زمینه ساخت و ساز فعالیت دارند، منابع فیزیکی از جمله ماشینآلات خواهند داشت. وسایل نقلیه، ساختمانها، شبکههای توزیع، تجهیزات، انبار و مغازه نیز، جزو منابع فیزیکی قرار میگیرند. به هر میزان که این منابع در دسترس شما بیشتر باشند، قطعا میتوانید بیشتر از آنها بهرهگیری داشته باشید.
شریکهای کلیدی(Key Partners)
در این بخش، شما موظف هستید تا وظایف شرکای کاری خود را شرح دهید. مواردی که در بخش شریکهای کلیدی نوشته میشوند، دیگر نیازی ندارند تا توسط خود شما انجام گیرند، بلکه میتوانید آنها را بر عهده شریکها و پارتنرهای کاریتان بسپارید. تعریف شریکان کلیدی به صورت کلی شامل، شرکتها یا تامینکنندگانی است که در انجام فعالیتهای کلیدی به شما کمک میکنند. منظور از انجام این شراکتها، کاهش ریسک و بدست آوردن منابع بیشتر است.
اگر بخواهیم اهمیت شراکت کاری را در یک نمونه واقعی برای شما بیان کنیم، میتوان به پلتفرم اسپاتیفای اشاره کرد. این پلتفرم به تنهایی و بدون موسیقیها، پادکستها و تبلیغاتی که در آن پخش میشوند، عملا هیچ خاصیت و کارکردی برای کاربران خود نخواهد داشت. فایلهای صوتی که در اسپاتیفای قرار دارند تماما در شراکت با انتشاراتیها و کمپانیهای مختلف موسیقی منتشر میشوند. موارد زیر، شامل انواع شراکتهای کاری هستند که میتوانند در چارچوبهای متفاوتی صورت گیرند:
شراکت استراتژیکی: این نوع شراکت، بین کمپانیهایی صورت میگیرد که با یکدیگر رقابتی ندارند.
همرقابتی: شرکایی که با یکدیگر از روشهای استراتژیک همکاری دارند، از طریق همرقابتی فعالیت خود را انجام میدهند.
سرمایهگذاری مشترک: در این نوع از همکاری، شریکان میتوانند با یکدیگر یک کسب و کار مشترک را راهاندازی کنند.
خریدار و تامینکننده: مشاغل و کسب و کارهایی که با یکدیگر از طریق تامین محصول، تجهیزات، فضا یا منابع انسانی شراکت دارند، رابطه خریدار و تامین کننده را برقرار میکنند.
اگر میخواهید سریعتر و راحتتر به موفقیت در کسب و کار خود برسید، باید از خودتان بپرسید که چه چیزی مانع رسیدن شما به هدف است؟ چه مسئلهای برای شما به یک چالش تبدیل شده و با برداشتن آن از روی دوشتان و سپردن آن به یک نفر دیگر، میتوانید سوددهی کسب و کارتان را افزایش دهید؟ پاسخ این سوالات، به شما کمک میکند تا بخش شریکهای کلیدی یک بوم کسب و کار را به بهترین شکل تکمیل کنید. همچنین، شایان ذکر است که مشارکت در هر نوعی از کسب و کار، معمولا سه هدف عمده دارد:
- صرفه به مقیاس و مزیت مقیاس
- کسب منابع بیشتر و افزایش فعالیتهای قابل انجام به صورت موازی
- کاهش وقوع ریسک
ساختار هزینهها(Cost Structures)
هر کسب و کار موفق، باید یک ساختار و برنامهریزی دقیق برای امور مالی و اقتصادی خود داشته باشد. بی گدار به آب زدن و صرف تمام هزینهها برای راهاندازی یک کسب و کار ایدهآل، تنها باعث میشود تا شما در ادامه راه به مشکل برخورد کنید. هرچند که آغاز و ابتدای کار شما باشکوه و پرهزینه باشد، وقتی نتوانید منابع خود را حفظ کنید و درآمدزاییتان را تا حد نیاز افزایش دهید، تنها موجب شکست شما خواهد شد. ساختار هزینهها در بوم کسب و کار به شما کمک میکند تا هزینههای لازم جهت اجرای مدل کسب و کار مورد نظر خود را مقیاس کنید.
آنچه اهمیت دارد، تمرکز ساختار هزینههای شما بر تامین ارزشهای پیشنهادی، ایجاد جریانهای درآمد و برقراری ارتباط با مشتریان است. البته، لزومی به نگرانی و گیج شدن نیست؛ زیرا تکمیل ساختار هزینهها پس از مشخص نمودن ارزشها، فعالیتها، منابع و شرکای کلیدی امری بسیار ساده خواهد بود.
یک کسب و کار موفق، باید بر اساس هزینههای خود و منبع درآمدی که دارد فعالیت کند و همچنین تا حد ممکن، برای کاهش دادن هزینههای متفرقه بکوشد. لازم است تا بر اساس ارزشهایی که برای مشتریان خود مشخص کردهاید به ویژه ارزشهایی که بیش از همه مورد نیاز مشتریانتان هستند، بر خرج و مخارجتان متمرکز شوید.
جریان درآمد(Revenue Stream)
درآمد و پول شما از کجا بدست میآید؟ وظیفه این بخش از بوم کسب و کار، این است که مشخص کند هزینهها و درآمد شما از چه طریقی بدست میآیند. ممکن است در ابتدا، پاسخ دادن به این مسئله برایتان راحت به نظر بیاید؛ اما در حقیقت باید فاکتورهای زیادی را در ذهن خود داشته باشید تا بتوانید این موضوع را جواب دهید. قرار است در این بخش، به پاسخ این موضوع برسید که باید چگونه از مشتریان خود بیشترین بازده گزاره ارزشی را دریافت کنید.
برای مثال؛ آیا مشتریان از طریق اشتراک ماهیانه به خدمات شما دسترسی پیدا میکنند؟ شاید هم مرحله پرداخت هزینه توسط مشتری، تنها یک بار انجام میشود؟ همچنین، ممکن است بخشی از امکانات خود را به صورت رایگان در اختیار افراد قرار دهید و تنها بخش کوچکی از آن را، به وسیله نسخه پریمیوم و VIP به مشتریان ارائه کنید و در نهایت امیدوار باشید تا آنها از سرویسدهی نوع دوم شما استفاده کنند!
در آخر، شما باید استراتژی را برای جذب مشتریان در نظر داشته باشید که هم ارزشهای آنها پاسخ داده شود هم شما به فعالیتهای مورد نظر خودتان برسید. عمده هدف از راهاندازی یک کسب و کار، ایجاد یک جریان درآمدی است که بتوان آن را در طول مدت زمان افزایش داد.
خلاصه مطالب بوم کسب و کار
بوم کسب و کار، شامل عوامل و عناصر اصلی است که بر درآمدزایی از یک کسب و کار تاثیر دارند. بوم یا کانواس بیزینس، از 9 جزء ساخته شده است که ارتباط بین آنها، بیانگر مدل تجارت شما خواهد بود. شما میتوانید در هر نوع کسب و کار یا استارتآپ با هر تعداد نیرو، از بوم کسب و کار برای موفقیت بیشتر خود استفاده ببرید. پس از اتمام طراحی و برنامهریزی بوم کسب و کار خود، آن را با سهامداران و سازمان خود به اشتراک بگذارید و از آنها بازخورد دریافت کنید. پس از تکمیل شدن کانواس کسب و کار، باید یکبار دیگر آن را بررسی کنید تا از دقیق و بروز بودن تمامی اطلاعات، اطمینان حاصل نمائید.