خیلی از مردم فکر میکنند آغاز کردن یک کسبوکار جدید، یک فرآیند رازآلود است. آنها میدانند که میخواهند کسبوکار جدیدی راه بیندازند، ولی نمیدانند چگونه قدم اول را بردارند.
اغلب مردم به دنبال یک ایده جدید هستند.
یک ایده کارآفرینی ناب و شاید عجیب و غریب.
اما ایده های کسب و کار قبل از عملی شدن فراموش میشوند و بعضی وقتها هم ممکن است ببینید کسی چند سال بعد ایده شما را اجرا کرده و موفق شده.
چطور یک ایده جدید برای کسب و کارمان خلق کنیم؟
اگر میخواهید کسب و کار جدیدی ایجاد کنید قدم اول این است که بفهمید چگونه باید ایده جدیدی برای کسبوکارتان پیدا کنید و چگونه آن ایده را عملی کنید. باور کنید که خیلی کار سختی نیست.
چه موقع ایده خود را عملی کنیم؟
مردم همیشه در این فکرند که چه موقع ایده جدید خود را عمل کنند. در واقع هیچ زمانی برای عملی کردن ایده جدید بد نیست. اگر شرایط اقتصادی خوب است، مردم کلی پول دارند و منتظر بهانهای هستند که خرجش کنند.
پس بهتر است ایدهتان را عملی کنید. اما در شرایط بد اقتصادی هم برای شما به عنوان یک ایدهپرداز جدید ماجرا خیلی بد نیست. از آنجایی که بیشتر مردم در شروع کردن ایدههایشان در چنین شرایطی دودل هستند، ایدههای کمتری اجرایی میشود و شانس ایده شما برای دیده شدن بالا میرود.
تقریباً سالانه ششصد هزار ایده جدید در امریکا اجرایی میشود. اما خیلیهای دیگر هم هستند که با خودشان میگویند همین امسال ایدهام را عملی میکنم و هیچوقت این کار را نمیکنند.
چون هرکسی برای خودش موانعی دارد که خیلی وقتها مانع عملی شده ایدهاش میشود. خیلیها از شروع کردن کسبوکار جدید میترسند؛ چون ممکن است شکست بخورند.
بعضیها هم منتظر ایده نابی هستند که هیچکس تا به حال به فکرش نرسیده و فکر میکنند فقط در چنین حالتی باید ایدهشان را عملی کنند. به بیان دیگر، منتظرند که دوباره چرخ را اختراع کنند.
اما همه شبیه بیل گیتس و استیو جابز نیستند که ایده کاملاً جدیدی داشته باشد. اما اگر مثل اینها نیستید لازم نیست منتظر یک ایده کاملاً جدید باشید. خیلی وقتها میشود از ایدههای قدیمیتر استفاده کرد.
برای این کار سعی کنید چنین سوالهایی از خودتان بپرسید:
«چگونه میتوانم این کار را بهتر کنم» یا
«آیا میتوانم این کار را بهتر از دیگران یا متفاوت با روش آنها انجام دهم؟» یا خیلی سادهتر
«آیا بازار دستنخوردهای وجود دارد که این خدمت یا محصول به آنجا عرضه نشده باشد؟»
اگر برای این پرسشها، پاسخهای مناسبی دارید، وقت شروع کردن فرارسیده.
چطور یک ایده جدید خلق کنیم؟
آماده هستید تا یک ایده جدید خلق کنیم؟ اول یک برگه کاغذ بردارید و بالایش بنویسید «چیزهایی درباره من» پنج تا هفت تا نکته درباره خودتان بنویسید: کارهایی که در آنها خوب هستید، کارهایی که دوست دارید انجام دهید و علایق شخصیتان.
ممکن است چنین چیزهایی در لیستتان باشد: «در رفتار با مردم خیلی خوب هستند، بچهها را خیی دوست دارم، عاشق نوشتنام، از کار با کامپیوتر خیلی خوشم میآید،
از سروکله زدن با اعداد لذت میبرم، خیلی خوب میتوانم مفاهیم بازاریابی را تحلیل کنم، مسئلهحلکن قابلی هستم.» هر چیزی که به ذهنتان میآید بنویسید.
لازم نیست با هم همخوانی داشته باشند. وقتی لیست تمام شد جلوی هرکدام از جملهها بر حسب اولویت عدد بگذراید.
در طرف دیگر کاغذ چیزهایی را لیست کنید که دوست ندارید یا در آنها خوب نیستید. شاید در بازاریابی خیلی خوب باشید ولی از سر و کله زدن با مردم مختلف بدتان میآید. یا مثلاً از سفر کردن زیاد یا صحبت کردن در جمع خوشتان نمیآید.
زیادی مته به خشاش نگذارید. هر چه به ذهنتان میآید بنویسید.
وقتی کارتان تمام شد از خودتان بپرسید «سه یا پنج محصول یا خدمتی که میتواند زندگی شخصی من را بهتر کنند، چیست؟» حالا یک برگ دیگر کاغذ بردارید و محصولات یا خدماتی را لیست کنید که زندگی شما را شادتر یا راحتتر میکند.
در قدم بعد همین سوال را درباره زندگی کاریتان از خودتان بپرسید. مشخص کنید چه چیزهایی میتواند کارتان را سادهتر کند یا گسترش دهد. اینها را هم در سمت دیگر کاغذ دوم بنویسید.
در نهایت از خودتان بپرسید که چرا میخواهید یک کسبوکار جدید راه بیندازید. حالا مواد خام برای ایدهپردازی کامل شد و میتوانید با کنار هم گذاشتن این لیستها سراغ کشف ایده جدید بروید.
لحظههای الهامبخش
بعد از اینکه خودتان را کامل شناختید میتوانید دنبال ایده جدید بگردید. یکی از سادهترین راهها برای کشف ایده جدید گوش دادن به مشکلات و سختیهای اطرافیانتان است. فقط دقت کنید که زمان شنیدن مشکلات، به جای غر زدن به راهحلهای جدید فکر کنید.
ممکن است نزدیک محل کارتان هیچ تهیه غذای خوبی نباشد و همه از این مشکل عاصی شده باشند. یک مثال جالب به رید هستینگ مربوط میشود. وقتی او برای دیر پس آوردن فیلمی که از کلوب امانت گرفته بود جریمه شد، به سرش زد چرا نمیتوان با پرداخت یک اشتراک ثابت، هر اندازه که میخواهیم فیلم امانت بگیریم و همین باعث راهاندازی سایت Netflix شد که بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشت.
پیدا کردن ایده جدید کار سختی نیست. مهم این است که بتوانید آن را بسته به شرایط مکانی و زمانی خود شخصیسازی کنید و خلاقیت خودتان را به آن اضافه کنید. در واقع شخصیسازی ایده جدید یک انتخاب نیست، بلکه اگر میخواهید کسبوکار جدیدتان موفقیتآمیز باشد این کار ضروری است.
شما نمیتوانید یک ایده را همیشه به یک شکل ثابت اجرا کنید. همه ایدهها مثل مکدونالد نیستند که بشود با ظاهر یکسان در همهجا عملیشان کرد.
یک راه خوب برای اینکه بفهمید ایده جدید شما جواب میدهد یا نه این است که دربارهاش با همکاران و دوستانتان صحبت کنید. شاید حتی بتوانید ایده جدید خود را در گام اول در محله یا بین اعضای فایلتان به صورت محدود اجرا کنید تا نقصها و باگهای احتمالیاش مشخص شود.
از این نترسید که کسی ایده شما را بدزدد. یادتان باشد که این ایده شماست و شما بهتر از هر کسی میتوانید عملیاش کنید. البته سعی کنید فقط مفاهیم کلی را به بحث بگذارید و خیلی وارد جزئیات نشوید.
انجامش بده!
یادتان باشد که عملی کردن ایده موشک هوا کردن نیست. کار راحتی نیست، ولی آنقدرها هم سخت نیست که بیشتر مردم فکر میکنند. مطمئن باشید که بعد از عملی کردن هر مرحله، میتوانید به مرحله بعد فکر کنید و همه چیز خوب پیش خواهد رفت.
قدم اول این است که دقیقاً مشخص کنید قرار است چهکار کنید.
از اطرافیانتان بپرسید «آیا شما این محصول یا خدمت را میخرید؟ اگر پاسختان مثبت است حاضرید چقدر برایش هزینه بپردازید؟»
بیشک خیلیها پاسخ منفی میدهند. ولی این نباید باعث دلسرد شدن شما شود.
این بازخوردها باید به شما کمک کند با شرایط واقعی مواجه شوید و مسیرتان را اصلاح کنید، نه اینکه باعث شود قبل از شروع کار همه چیز را تعطیل کنید. اگر نه شنیدید ناامید نشوید، آنقدر سراغ افراد مختلف بروید تا شرایط به طور کامل دستتان بیاید.
یکی از هشدارهای مهمی که از اطرافیان خواهید شنید درباره ریسک کردن است. همه به شما میگویند ریسک این کار بالاست. اما رسیدن به هر موفقیتی نیاز به خطر کردن دارد.
به علاوه، بین ریسک احمقانه و ریسک محاسبهشده تفاوت مهمی وجود دارد.
اگر همه چیز را به طور کامل در نظر گرفتهاید نگذارید ترس سد راهتان شود. البته باید حواستان باشد روی چیزهایی مثل منزل شخصی، خانواده و سلامتی نمیشود ریسک کرد.
اگر تنها چیزی که ممکن است از دست دهید زمان، انرژی و مقداری پول است، ریسک کردن میارزد.
مشخص کردن کاری که قرار است انجام دهید فقط قدم اول است.
هنوز خیلی کار پیش رو خواهید داشت. باید مطالعه کنید، با آدمهای خبره مشورت کنید و درباره کار جدید اطلاعات جمع کنید.
طوری کار کنید که بعداً با خودتان بگویید «این همان سالی بود که مشغول راهاندازی ایده جدیدم بودم.»